loading...
پاتوق20
آخرین ارسال های انجمن
محمد بازدید : 372 سه شنبه 03 آبان 1390 نظرات (0)

عینک جیمز باند

یک عینک با 3 کاربرد : ضد آفتاب ،

دارای 400-UV ضد تشعشعات مضر

و دیدن پشت سر به سادگی ..این یک

محصول جدید می باشد که تابحال مانند آن

در بازار نبوده است ،

استفاده از عدسی های جدید کاملا جالب که از جلو

بسیار جذاب به نظر می رسند با عث شده که به چهره

اغلب دوستان ،جذابیت خاصی دهد و ضمن اینکه

پشت سر خودرا نیز به راحتی ببینید.

http://www.30cd.biz/upload_pic/1314208319.jpg

قیمت :38000 تومان

محمد بازدید : 617 یکشنبه 01 آبان 1390 نظرات (0)

اس ام اس های جدید عاشقانه ویژه مهر ۹۰

اس ام اس های جدید عاشقانه ویژه مهر ۹۰

اس ام اس عاشقانه

خسته شدم از بس به آدمایی که میخوان جای تو رو توی قلبم بگیرن گفتم :

ببخشید اینجا جای دوستمه ، الان برمیگرده !

.

.

.

جملات عاشقانه

تـو ” آدم ” ، من ” حوا “

سیـبی در کار باشد یا نه ، با تو ، در آغوش تو ، بهشت جاریست

بوسه هایت طعم سیب میدهند کافیست . . .

.

.

.

دوبیتی عاشقانه

به امیدی که وفا خواهم دید / از تو تا چند جفا خواهم دید

گر توان وصل تو را دید به خواب / این چنین خواب کجا خواهم دید

طاق ابروی تو گر قبله شود / خوش اثر ها ز دعا خواهم دید . . .

(فروغی بسطامی)

.

.

.

پیامک عاشقانه

آیا می دانی بدست آوردنت

تنها “استثناء” در

خواستن ، توانستن است . . . ؟

.

.

.

sms عاشقانه

شمع، این مساله را بر همه کَس روشن کرد

که توان تا به سحر ، گریه ی بی شیون کرد . . .

.

.

.

اس ام اس جدید عاشقانه

پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می‎کند / بلبل شوقم هوای نغمه‎خوانی می‎کند

همتم تا می‎رود ساز غزل گیرد به دست / طاقتم اظهار عجز و ناتوانی می‎کند . . .

.

.

.

جملات زیبای عاشقانه

تمامی مزرعه کافر صدایش میزدند

گل آفتاب‌گردان کوچکی را که عاشق باران شده بود . . .

.

.

.

اس ام اس های زیبای عاشقانه

یک مترسک خریده ام

عطر همیشگی ات را به تنش زده ام

در گوشه اتاقم ایستاده

درست مثل توست ، فقط اینکه روزی هزار بار از رفتنش مرا نمی ترساند . . .

.

.

.

جدیدترین اس ام اس های عاشقانه

حالم را پرسیدند ، گفتم رو به راهم ! نمی دانند رو به راهی هستم که تو رفته ای . فار

.

.

.

بی من نرو آن سوی فردای زمانه

بی من نشو دمساز تنهای ترانه

با من بمان این روزهای بی بهانه

با من بمان با دردهای عاشقانه

.

.

.

تقدیم به کسی که هنوز هم تکه ای از آسمان در چشمانش

و جرعه ای از دریا در دستانش و تجسمی زیبا از خاطره ها و ایثارهای سرخ

در معبد ارغوانی دلش به یادگار مانده است . . .

.

.

.

وقتی پروانه عشق در تاری بیفتد که عنکبوتش سیر باشد

تازه قصه زندگی آغاز شده است زیرا دیگر نه می تواند پرواز کند نه بمیرد . . .

.

.

.

قاصدکها هم مانند تو

بعد از کلی آرزو مرا ترک گفتند

انگار این رسم طبیعت است !

.

.

.

بیزارم از این خواب ها

که هر شب مرا به آغوش تو می آورند

و صبح … با اشک

از تو جدایم می کنند . . .

.

.

.

ما پیغام دوستیمان را با دود بهم می رسانیم .

نمی دانم انسو برای تو تکه چوبی هست یا نه؟

من این سو جنگلی را به اتش کشیده ام . . .

.

.

.

آدما دو جور زندگی میکنن یا غرورشونو زیر پاشون میذرانو با انسانها زندگی میکنن.

یا انسانهارو زیر پاشون میذارنو با غرورشون زندگی میکنن . . .

.

.

.

چه فرقی میکند مهره ی سیاه باشم یا سفید

چشمانت با اولین حرکت ماتم میکند . . .

.

.

.

این روزها آب وهوای دلم آنقدر بارانی ست

که رخت های دلتنگیم را فرصتی برای خشک شدن نیست . . .

.

.

.

صرف فعل “دوست داشتن” بسیار سخت است

گذشته اش که به هیچ وجه ساده نیست

حالش کاملاً اخباری ست

آینده اش هم شرطی . . .

.

.

.

دلیل اینکه تو را طلب نمیکنم ، بی نیازی نیست

گاهی وقت ها باید صبور بود . . .

.

.

.

من ساده فکر میکردم تا ابد کنار تو بودم ولی چه سود

خوشبخت آنکسی که دلت را ز من ربود . . .

.

.

.

از کویر آمده‌ام

چشمم از خاطره ریگ پُر است

ابر من باش و دلم را بتکان . . .

.

.

.

به کدامین گناه از بهشت اغوشت رانده شدم ؟

من که حتی وسوسه سیب نداشتم . . .

.

.

.

اینقدر خودم و براش کوچیک کردم که فکر نکنه ازش بزرگترم

افسوس که منو به خاطر کوچیکیم تنها گذاشت . . .

.

.

.

گاه یک لبخند انقدر عمیق میشود که گریه می کنیم

گاه یک نغمه انقدر دست نیافتنی میشود که با ان زندگی می کنیم

گاه یک نگاه انچنان سنگین میشود چشمانمان رهایش نمی کند

گاه یک عشق انقدر ماندگار می شود که فراموشش نمی کنیم


محمد بازدید : 428 شنبه 30 مهر 1390 نظرات (0)

اس ام اس جدید سرکاری و خنده دار مهر ۹۰

اس ام اس جدید سرکاری  و خنده دار مهر ۹۰

میگن هر کی رفیقش خوشگله بهشتیه… کوفتتون بشه که به خاطر من میرید بهشت…!

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

 

آیا میدانید مغز انسان تنها حروف اتبدا و اتنهای کملات را پردازش کرده و کمله را
می خواند. به هیمن دلیل است که با وجود به هم ریتخگی این نوتشه شما تواسنتید آن را بخوانید

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

این اس ام اس را دست به دست کنید ! برسد به آقای ایرانسل عزیز!

من تو مسابقه شرکت نمی کنم اهنگ پیشواز هم نمیذارم!

نکن برادر ِ من ! ‌نکن پدر ِ من ! نکن! من تا حالا از شما پیشواز گرفتم؟

بابام گرفته؟ داییم گرفته؟؟؟؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

طرف موبایلش آنتن نمیداد ، بهش مسیج دادم : نمیتونم بگیرمت …

جواب داد : به درک! مگه کم خواستگار دارم؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مولوی یک داستانی داره که طرف دنبال گنج و روزیه فراوان بدون کاره ,
.
.
.
.
.
داستان رو ولش کن،
خواستم بگم
گشادی
حداقل هفت قرن سابقه داره….

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من بنده‌ی آن دمم که دافی گوید
یک ماچ دگر بگیر و من نتوانم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به سلامتی اولین زن شوهرداری که عاشقش شدم.

.

.

مادرم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دکتر شریعتی‌
.
.
.
.
.
.
ایستگاه بعد قلهک

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

به سلامتی اونایی که چه عشقشون پیششون باشه چه نباشه

چشمشون مثه فانوس دریایی نمیچرخه!!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه ، همین لباس زیباست نشان آدمیت
ویرگول را دریاب

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

فرهنگ لغات غضنفر

کته ماست : آن گربه مال ماست
مشروبات : روبات مشهد رفته
نرگس : موجود مذکری که مرتب حدس می زند
… کدبانو: دختر خانمی مجرب در نقشه کشی با نرم افزار اتوکد
چهار محال بختیاری : ممکن نیست عدد ۴ برای شما شانس بیاورد
کالسکه: هنگامی که یک اصفهانی یک میوه ی کال میخورد
جاسبی : فقط باش
سوغاتی : بسیار عصبانی
عجبشیر : احساس رضایت از مطبوع بودن شیر
پدافند : پس گفتی دافن؟
مانیکور – پدیکور : دو برادر نابینا به نام مانی و پدرام

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

خرها، زیاد هم خر نیستند؛

بلکه موجودات وظیفه شناس خجالتی هستند ,

که “نه” گفتن را نیاموخته‌اند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

نظرتان در مورد این جمله چیست؟
(مهرم حلال ، جونم آزاد)

الف) زیبا ترین جمله دنیاست
ب) با معنا ترین جمله دنیاست
ج) خوشحال‌کننده‌ترین جمله دنیاست
د) تخیلی‌ترین جمله عصر کنونی است…!!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

فقط یه بار بهت میگم دوستت دارم
.
.
.
.

چون خوب نیست آدم زیاد دروغ بگه !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آموزش خر کردن زن و شوهر در مواقع مختلف:

برای خانومها:
هیچ وقت با هیچ مردی بحث نکنید … بلافاصله گریه کنید!

برای آقایون:
هیچ وقت با خانومها بحث نکنید … بلافاصله ببوسیدشون !!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

به سلامتی دو بوسه !
اولی وقتی بچه به دنیا میاد
مادر میبوستش ولی بچه نمیفهمه!
دومی وقتی مادر از دنیا میره و
بچه میبوستش ولی دیگه مادر نمیفهمه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

جهان سوم جایی است که همه در حال خوردن و کشیدن و کردن هستند
.
.
.
.
.
غصه و آه و دق را عرض کردم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

زن و شوهر مثله کلیه و کبدن،
شوهر کبده و زن کلیه…

اگه کبد از کار بیفته، کلیه هام از کار میفتن

ولی اگه کلیه از کار بیفته کبد میتونه با اون یکی کلیه کار کنه….!!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اس ام اس یک گل پسر :

عزیزم ، خوبی ؟!

دلم واست تنگ شده

همش دارم به تو فک میکنم گفتم یه اس بهت بدم ببینم در چه حالی!

Send to»»» سپیده ، روشنک ، آناهیتا ، سمانه ، آتنا ، مریم , بتول !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من تو تعجبم که چرا به مادر شنگول و منگول و حبه انگور گیر نمیدن با اینکه شوهر نداشت ولی سه تا بچه داشت

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

فرقی نمی کنه که به یه “دو پا” زیادی “جَو” بدین
یا به یه “چهار پا” زیادی “جُو” بدین …
به هر حال از هر دوشون جفتک می خورین


محمد بازدید : 432 پنجشنبه 28 مهر 1390 نظرات (0)
مدیرعامل شرکت ارتباطات سیار ایران از حراج دوباره شماره‌های رند موبایل که چندی است مزایده فروش آن متوقف شده در سال‌جاری خبر داد.

تا سال ۸۱ سیم‌کارت‌های دائمی دارای شماره‌های رند شرکت ارتباطات سیار در قرعه‌کشی اعطای سیم‌کارت‌های ثبت‌نامی در کنار شماره‌های عادی قرار می‌گرفت و به مشترکان فروخته می‌شد اما از این سال به بعد شرکت مخابرات ایران تصمیم به نگهداری این شماره‌ها و فروش آن به صورت مزایده گرفت.

از سال ۸۵ تا پایان سال ۸۷ اپراتور همراه اول حدود ۱۵ دوره مزایده برای فروش شماره‌های رند و مرتب موبایل برگزار کرد که در اولین دوره آن در مهرماه سال ۸۵، براساس اعداد و ارقام ارائه شده با فروش ۵۰۰ سیم‌کارت، بیش از ۶۵۰ میلیون تومان درآمد کسب کرد.

حدود دو سال است که فروش شماره‌های رند و مرتب همراه اول به دلیل بحث خصوصی‌سازی مخابرات ایران و نیز عرضه سهام همراه اول در فرابورس متوقف شده است اما وحید صدوقی مدیرعامل این شرکت در گفت‌وگو با خبرنگار مهر، از شروع مجدد فروش شماره‌های رند موبایل خبرداد و گفـت: به‌زودی شرایط فروش این شماره‌ها اطلاع‌رسانی خواهد شد.

وی با اشاره به برنامه فروش شماره‌های رند موبایل همراه اول تصریح کرد که به جای مزایده شماره‌های رند‌، برنامه‌هایی برای حراج این شماره‌ها در نظرگرفته شده که به طور قطع امسال اجرایی می‌شود.

صدوقی با بیان اینکه شماره‌های رند همراه اول در دو نوع دائمی و اعتباری به تالار حراج می‌رود اضافه کرد: البته برخی شماره‌های رند و مرتب همراه اول در طرح گلچین که به مشترکان امکان انتخاب شماره موردنظر خود را می‌دهد به فروش رفته است.

مسئولان شرکت مخابرات ایران پیش از این نیز از بازنگری در مزایده شماره‌های رند و مرتب همراه اول و حراج این شماره‌ها به‌جای مزایده خبر داده و اعلام کردند که در این دوره از عرضه شماره‌های رند، شماره‌های منحصر بفردی همچون ۰۹۱۲۳۴۵۶۷۸۹ که تا پیش از این در لیست فروش قرار نداشت نیز حراج می‌شود.

شماره ۰۹۱۲۷۷۷۷۷۷۷ گران‌ترین شماره رند همراه اول بوده که به قیمت ۵۷ میلیون و ۷۷۷ هزار تومان در مزایده به فروش رفته است.

همچنین در دوره‌های مختلف از برگزاری این مزایده، شماره‌های ۹۱۲۲۲۲۲۲۲۲ به قیمت حدود ۴۴ میلیون تومان و شماره ۰۹۱۲۳۳۳۳۳۳۳ به قیمت حدود ۴۳ میلیون تومان فروخته شده و شماره ۰۹۱۲۲۳۴۵۶۷۸ نیز با قیمت حدود ۱۲ میلیون تومان به فروش رفته است.
محمد بازدید : 407 سه شنبه 26 مهر 1390 نظرات (1)

خانواده به عنوان اولین واحد اجتماعی پایه و اساس جامعه ی انسانی را تشکیل می‌دهد، شناخت عوامل آسیب‌زا در بنیان خانواده و پیش‌گیری از به وجود آمدن آنها در کاهش و کنترل آسیب‌های اجتماعی عمده مانند: طلاق، اعتیاد، بزهکاری و ناسارگاری نوجوانان، فحشا و بی‌بند و باری و عدم امنیت نقش و تاثیر عمده‌ای در جامعه خواهد داشت.


عوامل آسیب‌زا در خانواده

1- عدم شناخت و آگاهی نسبت به اهداف مقدس در زندگی و نداشتن اصولی محکم و ارزشمند در زندگی خانوادگی

2- کم‌رنگ شدن حضور خداوند در زندگی و سست شدن باورهای مذهبی و ارزش‌های اخلاقی در افراد خانواده

3- عدم شناخت و رعایت حقوق متقابل و بی‌توجهی به نیازهای یکدیگر و تأمین به موقع آنها و رسیدگی به وضع ظاهری خویش

4- خودخواهی و نداشتن انصاف و زورگویی و سلطه‌گری نسبت به یکدیگر و «من» بودن به جای «ما» شدن در زندگی مشترک

5- عدم صداقت در زندگی و استمرار و سوء‌تفاهم و بدبینی نسبت به یکدیگر

6- تحمل و مصرف‌گرایی و توجه به نیازهای کاذب و امور مادی غیرضروری در زندگی و کار و اشتغال بیش از حد پدران

7- ابهام و عدم صراحت در بیان انتظارات و توقعات از یکدیگر و متعادل نبودن آنها و افراط و تفریط در امور زندگی

8- عدم استقلال فکری و مالی خانواده و وابستگی به دیگران و دخالت آنان و تحمیل نظرات آنها در زندگی

9- عدم تناسب و ناهماهنگی فرهنگی و مادی همسران و اختلاف زیاد سن و تحصیلات آنان و عدم درک موقعیت همسر

10- عدم رضایت عاطفی و روانی متقابل از زندگی زناشویی و تداوم سرزنش‌ها و بهانه‌جویی‌های بی‌اساس و مطرح نمودن مشکلات در زمان نامناسب


بیماری‌های خانواده

1- عدم تعادل روانی و شخصیتی و بدرفتاری افراد در خانواده

2- اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی

3- بی‌بند و باری در معاشرت‌های مضر خانوادگی

4- هوس بازی و روابط نامشروع همسر

5- عدم سازگاری با بحران‌های زندگی مانند: عقیم بودن یکی از همسران، بیکاری و شکست مالی شوهر، بیماری سخت یا معلولیت همسر، اشتغال اجباری زن

6- بد خلقی افراطی، بی‌احترامی، و سوءظن به هم و تحقیر و تمسخر یکدیگر

7- عدم امنیت و اعتماد در خانه و بزهکاری و اعمال خلاف قانون یکی از اعضای خانواده


عوامل پیش‌گیری از ناهنجاری‌های خانواده

1- کسب دانش و مهارت‌های کاربردی لازم در زمینه‌ ی همسرداری و پرورش فرزندان در مراحل مختلف زندگی

2- برقراری روابط انسانی و سالم با افراد خانواده براساس اصول احترام متقابل، گذشت و اغماض، شناخت و پذیرش جنبه‌های مثبت یکدیگر، صداقت، صفا و صمیمیت، اعتدال در برخوردها و انصاف
3- تحکیم ارزش‌های اخلاقی و باورهای پاک و اصیل الهی در قلب افراد خانواده

4- تعیین اهداف پاک و مشخص در زندگی و تبیین اصولی ارزشمند و محکم به عنوان پیمان خانواده

5- نگرش صحیح و مثبت به همسر به عنوان تنها شریک مادی و معنوی در زندگی و تحکیم موقعیت وی در خانه و نزد فرزندان

6- شناخت حقوق همسر و نیازها و علایق مشروع وی و تأمین آن و آراستگی وضعیت ظاهری خود

7- افزایش ارتباط کلامی و عاطفی افراد خانواده و بیان صریح انتظارات و مشخص کردن توقعات اعضای خانواده از یکدیگر

8- تحکیم و تکریم روابط زناشویی به عنوان یک ودیعه ی الهی و ایجاد کانونی گرم و شاداب در خانواده

9- ریشه‌یابی اختلال‌های خانوادگی و حل مسائل خانواده با آگاهی از علت‌ها و پیدا کردن راه حل آن در جلسات هفتگی بین یکدیگر

10- مطرح کردن و توجه به نعمت‌ها و موارد باارزش زندگی خویش و ابراز تشکر و تأیید یکدیگر و بیان ارزش‌های شخصیتی افراد در جمع خانواده

11- ایجاد ارتباط خانوادگی با افراد و خانواده‌های ارزشمند و با اصالت که باعث رشد و تعالی روحی و فرهنگی خانواده باشند و اجتناب از معاشرت با افراد بی‌اعتقاد به اصول ارزشی و مبانی اخلاقی 12- افزایش اعتماد به نفس در فرزندان و ایجاد عزت نفس در آنان.

محمد بازدید : 397 دوشنبه 25 مهر 1390 نظرات (0)

 در چهارمین دوره مسابقات فوتبال بانوان غرب آسیا تیم ملی کشورمان در دومین دیدار خود موفق شد 4 بر 1 امارات میزبان مسابقات غرب آسیا راشکست دهد. 

 


عکس های مسابقه فوتبال بانوان ایران و امارات

برای دیدن بقیه ی عکس ها به ادامه ی مطلب بروید توجه  کنید که باید عضو شوید

محمد بازدید : 450 یکشنبه 24 مهر 1390 نظرات (1)

پسرها نمي‌توانند:
۱- با داشتن هيكلي ضايع تيشرت تنگ نپوشند و فيگور نگيرند!
2- از كلاس پنجم دبستان صورتشون رو سه تيغه نكنند و after shave نزنند!
3- پس از يافتن اولين مو در پشت لب احساس مردانگي نكنند و به فكر ازدواج نيفتند!
4- در مهمانيها و محافل خانوادگي احساس با مزگي نكنند و چرت و پرت نگويند!
5- ادعاي با مرامي و با معرفتي و با وفايي و غيره نكنند!
6- كت و شلوار صورتي با بلوز زرد نپوشند و كراوات قهوه‌اي نزنند!
7- احساس با غيرتي نكنند و راه به راه به آبجي كوچيكه گير ندهند!
8- از 9 سالگي پشت ماشين باباشون نشينند و پدر ماشين رو در نيارند!
9- مطالب چرت و پرت نگند و از خودشون تعريف نكنند!

 دخترها نمي‌توانند:
1- با داشتن دماغي تير كموني يا عقابي متاليك به جراح مراجه نكنند!
2- با ديدن يكي از خودشون خوش تيپ‌تر، ميگرن نگيرن و از زور ناراحتي غش نكنند!
3- با داشتن قدي كوتاه كفش پاشنه 60 سانتي نپوشند و احساس قد بلندي نكنند!
4- روزي 24 ساعت با تلفن حرف نزنند!
5- روزي 30-40 هزار تومان آت و اشغال نخرند!
6- از مهموني و عروسي و براي هم خالي نبندند و با خالي‌بندي لايه اوزون رو جر ندهند!
7- با يه دماغ عمل كرده احساس خوشگلي نكنند و فكر نكنند كه مادر زادي همينجوري بودن!
8- مطالب چرت و پرت اين قسمت رو بخونند و از عصبانيت سكته نكنند!

محمد بازدید : 503 شنبه 23 مهر 1390 نظرات (1)

این مطلب صرفا جهت سرگرم شدن شما عزیزان بوده و اصلا قصد توهینی وجود ندارد.

تست هوش معادله جالب و خنده دار !!

معادله ۱

انسان = خواب + خوراک + کار+ تفریح

الاغ = خواب + خوراک

پس

انسان = الاغ + کار + تفریح

وبنابرین

تفریح – انسان = الاغ + کار

بعبارت دیگر

انسانی که تفریح ندارد = الاغی که فقط کار می کند

*****

معادله ۲

مرد = خواب + خوراک + درآمد

الاغ = خواب + خوراک

پس

مرد = الاغ + درآمد

و بنابرین

درآمد – مرد = الاغ

بعبارت دیگر

مردی که درآمد ندارد = الاغ

*****

معادله ۳

زن = خواب + خوراک + خرج پول

الاغ = خواب + خوراک

پس

زن = الاغ + خرج پول

وبنابرین

خرج پول – زن= الاغ

بعبارت دیگر

زنی که پول خرج نمی کند = الاغ

*****

نتیجه گیری:

از معادلات ۲و۳ داریم:

مردی که درآمد ندارد = زنی که پول خرج نمیکند

پس:

فرض منطقی ۱: مردها درآمد دارند تا نگذارند زنها تبدیل به الاغ شوند..

و

فرض منطقی ۲: زنها پول خرج می کنند تا نگذارند مردها تبدیل به الاغ شوند.

بنابرین داریم …

مرد + زن = الاغ + درآمد + الاغ + خرج پول

> و ازفرضهای۱و۲ نتیجه منطقی میگیریم که:

مرد + زن = ۲ الاغی که با هم بخوشی زندگی میکنند.

محمد بازدید : 428 جمعه 22 مهر 1390 نظرات (0)
زندگی من از 9 ماهگی تا 90 سالگی! پس از 9 ماه ورجه وورجه متولد شدم ! یک سالگی : در حالیکه عمویم من را بالا و پایین می‌انداخت و هی می‌گفت گوگوری مگوری ، یهو لباسش خیس شد ! چهارسالگی : در حین بازی با پدرم مشتی محکم بر دماغش زدم و در حالیکه او گریه می‌کرد ، من می‌خندیدم ! نمی‌دانم چرا ؟! هفت سالگی : پا به کلاس اول گذاشتم و در آنجا نوشتن جملاتی از قبیل آن مرد آمد ، آن مرد با BMW آمد !!!! را یاد گرفتم ! نه سالگی در حین فوتبال توی کوچه شیشه همسایه را شکستم ولی انداختم پای !!! پسز همسایه دیگرمان ! بنده خدا سر شب یک کتک مفصل از باباش خورد تا دیگر او باشد که شیشه همسایه را نشکند و بعدش هم دروغکی اصرار کند که من نبودم پسر همسایه بود که الکی انداخت پای من !!! دوازده سالگی : به دوره راهنمایی و یک مدرسه جدید وارد شدم در حالی که من هنوز به اخلاق ناظم آنجا آشنا نشده بودم ولی ناظم آنجا کاملا به اخلاق من آشنا شده بود و به همین خاطر چندین و چند منفی انضباط گرفتم ! البته به محض اینکه به اخلاق ایشان آشنا شدم چند پلاستیک پفک در لوله اگزوز ماشینش فرو کردم ! هجده سالگی : در این سال من هیچ درسی برای کنکور نخواندم ولی در رشته ی میخ کج کنی واحد بوقمنچزآباد ( البته یکی از شعب توابع روستاهای بوقمنچزآباد ) قبول شدم !! بیست و چهار سالگی : در این سال دانشگاه به اصرار مدرک کاردانی‌ام را که هنوز نیمی‌از واحدهایش مانده بود تا پاس شود ، به من داد !!!! بیست و شش سالگی : رفتم زن بگیرم گفتند باید یک شغل پردرآمد داشته باشی . رفتم یک شغل پردرآمد داشته باشم ، گفتند باید سابقه کار داشته باشی . رفتم دنبال سابقه کار که در نهایت سابقه کار به من گفت : بی خیال زن گرفتن !!! سی و سه سالگی : بالاخره با یکی مثل خودمون که در ترشی قرار داشت ! قرار مدارهای ازدواج و خواستگاری و عقد و بله برون و ... رو گذاشتیم ! چهل و یک سالگی : در این سال گل پسر بابا که می‌خواست بره کلاس اول ، دوتا پاشو کرده بود تو یه کفش که لوازم التحریر دارا و سارا می‌خوام بردمش لوازم التحریری تا انتخاب کنه ! شصت و شش سالگی : تمام دندانهایم را کشیده بودم و حالا باید دندان مصنوعی می‌خریدم . به علت اینکه حقوق بازنشستگی ما اجازه خریدن دندان مصنوعی صفر کیلومتر !!! را نمی‌داد ، دندان مصنوعی پدربزرگ همکلاسی سابقم رو که تازه به رحمت خدا رفته بود !!! برای حداکثر بیست سال اجاره کردم .معلوم بود که این دندان مصنوعی ها یک بار هم مسواک نخورده ولی خوبیش این بود که حداقل شب ها یک لیوان آب یخ بالای سرم بود ! هفتاد و هشت سالگی : به علت سن بالای من و همسرم ، پسرانمان ( بخوانید عروسهایمان ) ما را به خانه هایشان راه نمی‌دادند هشتاد و پنج سالگی : بلافاصله بعد از خوردن یک کله پاچه ی درست و حسابی دندان مصنوعی ها را به ورثه دادم تا دندانهایش را بین خودشان تقسیم کنند ! نود سالگی : همه فامیل در مورد اینکه من این همه عمر کرده بودم ، زیادی حرف می‌زدند و فردای همین حرفهای زیادی بود که به طور نا بهنگامی ‌خدا بیامرز شدم !!!

محمد بازدید : 396 پنجشنبه 21 مهر 1390 نظرات (0)

برای دیدن عکس و توضیحات روی ادامه مطلب کلیک کنید

باید عضو شوید

به ادامه ی مطلب بروید

 

محمد بازدید : 360 پنجشنبه 21 مهر 1390 نظرات (0)

این هم یك شعر پـَـ نـَـ پـَـ تقدیم به همه بازدیدكنندگان گلم

امیدوارم خوشتون بیاد


وای عجب شهری، عجب آدم کشی
پـَــ نــه پـَــ ماییم و صدها دلخوشی

پســرانش جملگی فاســد شدند...
پـَــ نــه پـَــ در کار حق وارد شدند...
...
دختــران اینجا دمـا دم عاشـــق انــــد
پـَــ نــه پـَــ دنبال درس و کوشش اند

پــهلوانــان وطــن را می کــُـشنــد...
پـَــ نــه پـَــ حلوا و حلوا می کننـد...

مجرم و دزد و فــــراری گشتــه ایـــم..
پـَــ نــه پـَــ با حوریان بنشسته ایم..

سهم معشوقــانِ اینجـا شد اسیــــد..
پـَــ نــه پـَــ شهزاده با اَسبش رسید..

محض خنده بوده این شعرم همین..
پـَــ نــه پـَــ پاشو بریم زندان اویـن...

wow

محمد بازدید : 484 چهارشنبه 20 مهر 1390 نظرات (1)

پلیس بزرگراه اکلاهما در ساعت 1 بامداد صبح دستور توقف کامیونی را صادر کرد.

آنها با همچین صحنه ای روبرو شدند

 

برای دیدن ادامه به ادامه ی مطلب بروید توجه کنید که باید عضو شوید

محمد بازدید : 370 چهارشنبه 20 مهر 1390 نظرات (0)

حقایق تلخ در مورد مردان

1 - مردان خوب، زشت هستند.

2- مردان خوش قیافه، خوب نیستند.

3- مردان خوب و خوش قیافه به جنس موافق تمایل دارند.

4- مردان خوب، خوش قیافه و علاقمند به جنس مخالف، متاهل هستند.

5- مردانی که آنچنان خوش قیافه نیستند، ولی خوبند، پولدار نیستند.

6- مـردانی که آنچنان خوش قیافه نیستند، ولی پولدار و خوبند، تصور می کنـنـد مـا بـه دنبال مال آنها هستیم.

7- مردان خوش قیافه و بی پول، بدنبال پول ما هستند.

8- مردان خـوش قـیافه، که آنچنان خوب نیستند و تا حدی به جنس مخالف علاقمندند، تصور نمیکنند که ما به اندازه کافی زیبا هستیم.

9- مردانی که تصور می کـنـنـد مـا زیـبـا هستـیم، به جنس مخالف علاقمندند، تا حدی خوش قیافه و پولدار هستند، آدمهایی ترسو و بزدل میباشند.

10- مردانی که تا حدی خوش قیافه هستند، تاحـدی خـوب هستند، مقداری پول دارند و سپاسگزار خدا هستند، به جنس مخالف علاقمندند، خجالتی هسـتند، و هرگز اولین قدم را برنمی دارند ( برای آشنایی پیش قدم نمی شوند).

11- مردانی که هرگز قدم اول را برنمیرارند، زمانی که ما پیشقدم می شـویم، اتوماتیک وار علاقه را در ما از بین میبرند.

 

محمد بازدید : 444 چهارشنبه 20 مهر 1390 نظرات (0)

سوسکها سریعترین جانوران 6 پا می باشند. با سرعت یک متر در ثانیه.

خرگوشها و طوطی ها بدون نیاز به چرخاندن سر خود قادرند پشت سر خود را ببینند.

کرگدنها قادرند سریعتر از انسانها بدوند.

هیچ پنگوئنی در قطب شمال وجود ندارد.

مادر و همسر گراهام بل مخترع تلفن هر دو ناشنوا بوده اند.

کانادا یک واژه هندی به معنی "روستای بزرگ" است.

10 درصد وزن بدن انسان (بدون آب) را باکتریها تشکیل می دهند.

11 درصد جمعیت جهان را چپ دستان تشکیل می دهند.

از هر 10 نفر، یک نفر در سراسر جهان در جزیره زندگی می کند.

98 درصد وزن آب از اکسیژن تشکیل یافته است.

یک اسب در طول یک سال 7 برابر وزن بدن خود غذا مصرف می کند.

رشد دندانهای سگ آبی هیچگاه متوقف نمی گردد.

قلب والها تنها 9 بار در دقیقه می تپد.

چیتا قادر است در حداکثر سرعت خود گامهایی به طول 8 متر بر دارد.

شامپانزه ها قادرند مقابل آینه چهره خود را تشخیص دهند اما میمونها نمی توانند.

عمر سنجاقکها تنها 24 ساعت می باشد.

مدت زمان گردش سیاره عطارد به دور خود دو برابر مدت زمان گردش آن بدور خورشید است.

روشنایی قرص کامل ماه 9 برابر هلال ماه می باشد.

یک خرس بالغ قادر است با سرعت یک اسب بدود.

قلب یک جوجه تیغی در حالت عادی 190 بار در دقیقه می زند که در دوران خواب زمستانی به 20 بار در دقیقه کاهش می یابد.

 

محمد بازدید : 449 چهارشنبه 20 مهر 1390 نظرات (0)

اصولا واژه خودکشی به معنی خود کشتنه. یعنی در این عمل فرد اونقدر خودشو می‌کشه که میمیره و این خود کشتن به علت وارد آمدن مصایب و رنج‌های فراوان یا بالعکس صورت می‌گیره

به نظر من خودکشی کار چندان جذابی نیست ولی بسیار هیجان انگیزه و به یه بار امتحانش می‌ارزه. من خودم چند بار امتحانش كردم و با اینکه چند بارش هم مردم ولی همچین بگی نگی بدم نیومد
برخلاف نظر خیلیها که می‌گن خودکشی خیلی راحت و سهله باید بگم نخییییییییر... اونجوریام نیست. هر کاری قواعد و اصول خاص خودشو داره و خودکشی هم جدا از این مطلب نیست

اول از همه اون کسایی که می خوان خودکشی کنن رو دسته‌بندی می‌كنیم

کسی که در عشقش شکست خورده
کسی که ور شکست شده
کسی که قاط زده ( مثه من)
کسی که از زندگی خیر ندیده
کسی که بدجوری روش فشار اومده
کسی که کنجکاوه زودتر جهنمو ببینه
و خلاصه هر کسی که یه جورایی به آخر خط رسیده
افراد بالا، به هرحال مستقیم به جهنم می‌رن، ولی خدا همشون رو رحمت کنه

شما جزو كدامیك از دسته‌های بالا هستید؟ 
اگه هستید ادامه مطلب رو بخونید و گرنه یه دسته جدید برای خودتون ببازید و بعد بقیه شو بخونید

حالا فرض می‌کنیم: طرف تنها میاد توی یه اتاق و در رو قفل می‌كنه و عزمشو برای خودکش جزم می‌كنه. به دور برش نگاه می‌كنه و این وسایل رو می‌بینه 

طناب
سیخ کباب
کبریت آغشته به بنزین
قرض دیاز پام
آمپول هوای تهران
دندون مصنوعی حاج خانمشون
لوله گاز
پاکت نایلون
چاقوی میوه بری
نخ کاموایی
سوزن لحاف دوزی
تیغ ریش تراشی مصرف شده
مرگ موش

خب... برای شروع بد نیست

ولی نظرتون رو به یه موضوع مهم ولی پیش پا افتاده، جلب می‌كنم: «تصویر و قیافه و دیسیپلین شما بعد از مردن خیلی مهمه

فرض کنید درب اتاق شما رو می‌شکنن و شما رو در حالتی پیدا می‌کنن که از یه طناب از سقف آویزونید و دارید مثل پاندول ساعت تاب می‌خورید و زبونتون مثل زبون بلانسبت سگ آقای پتیول از دهنتون آویزونه و صورتتون سیاه و ورم کرده و احتمالا در اثر فعل و انفعالات شیمیایی شلوارتون هم خیسه

نه... خودتون جای تماشاگرا باشین، حالتون بهم نمی‌خوره؟ احساس انزجار بهتون دست نمی‌ده؟
قیافه شما بعد از خودکشی باید از همیشه معصومانه تر... از همیشه زیباتر و از همیشه دوست داشتنی‌تر باشه تا دل همه حسابی بسوزه

با این حساب، دور حلق آویز کردن... خودسوزی... و خفه‌گی با گاز رو خط بگیرید

یه بنده خدایی از دوستان، خیلی جالب خودکشی کرده که در نوع خودش یه ابتکاره

ایشان، دوتا انگشت شصتش رو فرو کرد توی سوراخای دماغش و با انگشتای دیگرش هم دهنشو محکم گرفت و اونقدر خودشو خفه کرد تا مرد

فقط بدی کارش این بود که هیچکس بعد از مرگش انگشتای شصتشو از توی دماغش بیرون نکشید... چون به هر حال کار کثیفیه. حالا خودتون قضاوت کنید. این خودکشی ترحم کسی رو بر می انگیزه؟

یا اونایی که روی سرشون نایلون می‌کشن و دور گردنشون روی نایلون رو با طناب می‌بندن و یا اونایی که خودشون رو جلوی ماشین میندازن و له می‌شن... اینا همشون دیوونه

برای دیدن ادامه به ادامه ی مطلب بروید توجه کنید که باید عضو شوید

محمد بازدید : 373 سه شنبه 19 مهر 1390 نظرات (0)

بروسلی رو کشتن

تختی روکشتن

داداشی رو کشتن

ولی تا حالا دیدی یه معتادرو بکشن؟
*********************
نتیجه اخلاقی:ورزش بیشتر از اعتیاد برای سلامتی ضرر داره!!

sorena بازدید : 416 سه شنبه 19 مهر 1390 نظرات (0)

آنجلینا جولی به ایران می‌آید|Www.FunRooz.Com

ایلنا: آنجلینا جولی به احتمال فراوان تا پایان سال به ایران می‌آید تا در یک فیلم ایرانی حضور پیدا کند…

 

علی سرتیپی (تهیه‌کننده سینما) در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار ایلنا با اعلام این موضوع افزود: آنجیلنا جولی در سال‌های اخیر به کشورهای مختلفی همچون پاکستان سفر کرده است. او در گفتگویی با یک نشریه‌ی خارجی از علاقه‌ی خود برای سفر به ایران سخن گفته و تاکید کرده بود که به فرهنگ ایرانی و اسلامی علاقه دارد.

 

سرتیپی ادامه داد: درحال مذاکره با مدیر برنامه‌های آنجلینا جولی هستیم تا درصورت انجام توافقات نهایی با این هنرمند و همچنین هماهنگی با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تایید این وزارتخانه، آنجلینا جولی به ایران سفر کند و در یک فیلم ایرانی حضور پیدا کند.

سرتیپی بدون اشاره به جزئیات بیشتر این فیلم گفت: از دو هفته پیش این مذاکرات آغاز شده است و بعداز انجام توافقات اولیه با مدیر برنامه‌ها و تایید وزارت ارشاد، جزئیات بیشتری از این فیلم اعلام می‌شود.

محمد بازدید : 402 دوشنبه 18 مهر 1390 نظرات (0)


مدت پاسخگویی در روزنامه های کثیرالانتشار اعلام خواهد شد.

تست های فرهنگی هنری

هنرپیشه معروف سینما ؟
الف) محمدرضا گلزار
ب) محمدرضا علفزار
ک) محمدرضا گندمزار
ش) محمدرضا دشت

هنرپیشه مرحوم سینما ؟
الف) رضا ژیان
ب) رضا ماکسیما
ک) رضا فولکس
ش) رضا خاور

هنرپیشه مرحوم فیلم "ممل آمریکایی" ؟
الف) نعمت الله گرجی
ب) نعمت الله ساقه طلایی
ک) نعمت الله شیرین عسل
ش) نعمت الله مینو

هنرپیشه زن معروف سینما ؟
الف) هدیه تهرانی
ب) کادوی تهرانی
ک) چشم روشنی تهرانی
ش) قابل نداره تهرانی
بازیگر چشم روشن سینما و تلوزیون ؟
الف) پارسا پیروزفر
ب) فارسا فیروزپر
ک) پارسا پیروزپر
ش) فارسا فیروزفر

یکی از آهنگ های منصور ؟
الف) دیوونه
ب) ... خل
ک) منگل
ش) عجوج مجوج!

خشایار اعتمادی چه سبکی می خواند؟
الف) پاپ
ب) اسقف
ک) راهبه
ش) موبد

یکی از خواننده‌های مشهور زن میباشد. ماریا....؟
الف) کری
ب) کوری
ک) لالی
ش) قطع نخاع

بازیگر فیلم خواب وبیداری و زندان زنان رویا...؟
الف) نونهالی
ب) خردسالی
ک) میانسالی
ش) پیری

تست های ورزشی

کشتی گیر گردن کلفت ایران ؟
الف) عباس جدیدی
ب) عباس قدیمی
ک) عباس نیو
ش) عباس آپ تو دیت

تیم فوتبال آبادانی ؟
الف) نفت آبادان
ب) بنزین آبادان
ک) گازوئیل آبادان
ش) استقلال اهواز

باشگاه انگلیسی ؟
الف) میدلزبرو
ب) میدلزبیا
ک) میدلزبودی حالا
ش) میدلزپاشو برو گمشو

بازیکن بوسنیایی سابق بایرن مونیخ ؟
الف) حسن صالح حمیدزیچ
ب) حمید صالح حسنزیچ
ک) حسن حمید صالحزیچ
ش) بابا چند نفر به یه نفر ؟؟؟

دروازه بان انگلیس در جام جهانی ١٩٩٨ فرانسه ؟
الف) دیوید سیمن
ب) دیوید سیمثقال
ک) دیوید سیگرم
ش) دیوید سیتن

مربی سابق تیم ملی انگلیس و استرالیا ؟
الف) تری ونبلز
ب) مونو ونبلز
ک) تترا ونبلز
ش) هگزا ونبلز

مهاجم سال های دور منچستر یونایتد ؟
الف) اندی کول
ب) اندی سرشانه
ک) اندی پشت بازو
ش) اندی مرسی هیکل

مهاجم تیم ملی هلند و آرسنال ؟
الف) دنیس برگکمپ
ب) دنیس اروین
ک) دنیس وایز
ش) دنیس تریکو

آقای گل جام جهانی ٧٤ آلمان ؟
الف) گرد مولر
ب) بیضی مولر
ک) مستطیل مولر
ش) ٨ وجهی منتظم مولر

تست های الکی
برد اصلی کامپیوتر ؟
الف) مادربرد
ب) فادربرد
ک) طلاق برد
ش) بر پدر و مادر کسی که در این محل آشغال بریزد ... !!!

نژاد مردم شرق آسیا ؟
الف) زرد
ب) عنابی
ک) بنفش
ش) چهارخونه راه راه یشمی

یکی از میدان های تهران و شاعر ؟
الف) فردوسی
ب) انقلاب
ک) ونک
ش) مستقیم

وقت شما به پایان رسید . لطفا ماوس های خود را بالا بگیرید!

محمد بازدید : 482 دوشنبه 18 مهر 1390 نظرات (0)

یه غضنفر میمیره. شب اول قبر ۶۲ تا فرشته میان سراغش. ۲ تاشون سوال می کردن... ۶۰ تاشون حالیش می کردن!!!
.........
یه غضنفر تو آینه عکس خودشو می بینه بعد می گه: ا...این چه آشناست ! بعد از یه ساعت فکر کردن داد می زنه: فهمیدم... این همون کره خریه که امروز تو آرایشگاه یک ساعت زل زده بود به من!
...................................................................
به غضنفر می گن اگه دنیا رو بهت بدن چی کار می کنی می گه من فعلا می خوام درسمو ادامه بدم !!
...................................................................
غضنفر باباش میمیره هفتش خیلی شلوغ می شه واسه چهلم بلیط می فروشه.

...................................................................
به غضنفر میگن ترمز ABS چیه؟ میگه تو سرعت های زیاد و سر پیچ ها کار حضرت ابوالفضل رو می کنه!!!
...................................................................
غضنفر آشغال میره تو چشماش سره ساعت 9 میشینه دم در .
...................................................................
پلیس به غضنفر: اینجا ماهی‌گیری قدغنه!!! غضنفر: ولی اینجا تابلو نزدین!!! پلیس: نزدیم که نزدیم، زود باش از بالای اون آکواریوم بیا پایین!!!!
...................................................................
غضنفر میره کله پاچه فروشی، یارو بهش میگه: قربون چشم بگذارم؟ غضنفر میگه: نه آقا! حداقل صبر کن من برم قایم شم!
...................................................................
غضنفر رفته بود زیارت امام رضا. بعد از زیارت دستش را برای احترام روی سینه اش گذاشت و عقب عقب آمد بیرون. یه دفعه دید که خورده به یه چیزی. نیگاه کرد، دید که یه تابلو است و روش نوشته: تبریز 5 کیلومتر!
...................................................................
غضنفر داشته کباب درست می کرده می بینه یه گربه داره نگاه می کنه داد می زنه آی بلال شیر بلاله.
...................................................................
یه غضنفر میاد تهران یه دونه پرشیا صفر می بینه میزنه شیشه هاشو خورد می کنه صاحبش می گه چرا این کارو کردی؟ مگه مرض داری؟ غضنفر می گه اه مال تو بود؟ فکر کردم مال شوکته.
...................................................................
غضنفر می ره هیئت راش نمی دن خودش می ره هیئت می زنه هیچکس رو راه نمی ده.
...................................................................
یک بار یک غضنفر زنگ میزنه تاکسی تلفنی میگه اقا ماشین دارید. مردی که پشت تلفن بوده جواب میده بله. غضنفر میگه خوش به حالتون ما نداریم!
...................................................................
غضنفر باباش میمیره میخواسته خاکش کنه جو میگیرتش باراندازش میکنه.
...................................................................
غضنفر رو برق 3 فاز می گیره پرت می کنه بلند می شه می گه: اگه مردین یه فاز یه فازبیاین جلو.
...................................................................
غضنفر می ره جبهه بعد از 2 روز برمی گرده. میگن چی شد اینقدر زود برگشتی؟ میگه: بابا اونجا به قصد کشت تفنگ بازی می کنن.
...................................................................
غضنفر واسه رفیقاش خالی می بنده می گه: من هر دو هفته یک بار می رم ژاپن. رفیقاش می گن اگه راست می گی اسم یکی از خیابوناش رو بگو؟ غضنفر یه خورده فکر می کنه بعد می گه: آهان خیابون شهید بروسلی.
...................................................................
غضنفر میره تو خیابون می بینه نوشته: سیو همان سیب است... میگه: دروغ میگن پدر سگا ! خودم خوردم صابون بود!!!
...................................................................
غضنفر پتروس فداکار رو با دهقان فداکار قاطی می کنه می ره انگشت می کنه تو چشم راننده قطار.
...................................................................
به غضنفر می گن شما ایمیل دارین؟ می گه نه خیلی ممنون. من تازه غذا خوردم نوشجان!!!
...................................................................
غضنفر کدو تنبل میخره میذاردش کلاس تقویتی .
...................................................................
غضنفر سوار الاغ داشته میرفته. هر کی بهش نگاه میکرده میگفت: چیه خر دو طبقه ندیدی.
...................................................................
غضنفر میره استادیوم، جای اینکه فوتبال نگاه کنه مرتب سمت راست و چپ بالای سرش رو با تعجب نگاه می کرده! بهش میگن: چرا فوتبال نگاه نمیکنی؟ میگه: دنبال کلمه زنده میگردم.
...................................................................
غضنفر می خواسته خودکشی کنه می ره تو گلدون می گه به من آب ندین.
...................................................................
غضنفر عاشق می شه روی در خونشون تابلو می زنه بزودی در این مکان عروسی برگزار می شود.
...................................................................
غضنفر رو برق می گیره مامانش می گه ننه جون ولش نکن همین بود که باباتو کشت.
...................................................................
غضنفر از تاکسی پیاده می شه درو محکم می بنده می گه پدر سگ خودتی. راننده میگه من که چیزی نگفتم. غضنفر می گه بعدا که می گی.
...................................................................
به غضنفر میگن این خیابون کجا میره ؟ میگه من 40 ساله تو این خیابون زندگی میکنم تا حالا ندیدم جایی بره.
...................................................................
غضنفر سکه میندازه صندوق صدقات سوارش می شه.
...................................................................
غضنفر می ره دزدی تفنگو می ذاره پشت گردن یارو می گه تکون بخوری با لگد می زنم توکمرت.
...................................................................
غضنفر میره تو صف نونوایی، شاطره میگه: نون تا اینجا بیشتر نمی‌رسه، بقیه برن. غضنفر میگه: ببخشید میشه جمع‌تر وایسین نون به ما هم برسه.
...................................................................
به غضنفر میگن: از مسافرت چی آوردی؟ غضنفر میگه: تشریف.
...................................................................
غضنفر به رفیقش می گه من یه تمساح پیدا کردم چیکارش کنم؟ میگه ببرش باغ وحش. فردا رفقیش می گه بردیش؟ غضنفر می گه: آره. تازه امشب هم می خوام ببرمش سینما.
...................................................................
غضنفر خواب میبینه داره بازی میکنه باباش رو میکُشه میره مرحله بعد. از خواب بلند میشه میبینه باباش جلوش نشسته میگه اه سیو نکردم.

keyvan بازدید : 372 یکشنبه 17 مهر 1390 نظرات (0)
اثبات عشق پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم…ما همدیگرو به حد مرگ دوست داشتیم… سال هاي اول زندگیمون خیلی خوب بود…اما چند سال که گذشت کمبود بچه رو به وضوح حس می کردیم… می دونستیم بچه دار نمی شیم…ولی نمی دونستیم که مشکل از کدوم یکی از ماست…اولاش نمی خواستیم بدونیم…با خودمون می گفتیم…عشقمون واسه یه زندگی رویایی کافیه…بچه می خوایم چی کار؟…در واقع خودمونو گول می زدیم… هم من هم اون…هر دومون عاشق بچه بودیم… تا اینکه یه روز علی نشست رو به رومو گفت…اگه مشکل از من باشه …تو چی کار می کنی؟…فکر نکردم تا شک کنه که دوسش ندارم…خیلی سریع بهش گفتم…من حاضرم به خاطر تو رو همه چی خط سیاه بکشم…علی که انگار خیالش راحت شده بود یه نفس راحت کشید و از سر میز بلند شد و راه افتاد… گفتم:تو چی؟گفت:من؟ گفتم:آره…اگه مشکل از من باشه…تو چی کار می کنی؟ برگشت…زل زد به چشام…گفت:تو به عشق من شک داری؟…فرصت جواب ندادو گفت:من وجود تو رو با هیچی عوض نمی کنم… با لبخندی که رو صورتم نمایان شد خیالش راحت شد که من مطمئن شدم اون هنوزم منو دوس داره… گفتم:پس فردا می ریم آزمایشگاه… گفت:موافقم…فردا می ریم… و رفتیم…نمی دونم چرا اما دلم مث سیر و سرکه می جوشید…اگه واقعا عیب از من بود چی؟…سر خودمو با کار گرم کردم تا دیگه فرصت فکر کردن به این حرفارو به خودم ندم… طبق قرارمون صبح رفتیم آزمایشگاه…هم من هم اون…هر دو آزمایش دادیم…بهمون گفتن جواب تا یک هفته دیگه حاضره… یه هفته واسمون قد صد سال طول کشید…اضطرابو می شد خیلی اسون تو چهره هردومون دید…با این حال به همدیگه اطمینان می دادیم که جواب ازمایش واسه هیچ کدوممون مهم نیس… بالاخره اون روز رسید…علی مث همیشه رفت سر کار و من خودم باید جواب ازمایشو می گرفتم…دستام مث بید می لرزید…داخل ازمایشگاه شدم… علی که اومد خسته بود…اما کنجکاو…ازم پرسید جوابو گرفتی؟ که منم زدم زیر گریه…فهمید که مشکل از منه…اما نمی دونم که تغییر چهره اش از ناراحتی بود…یا از خوشحالی…روزا می گذشتن و علی روز به روز نسبت به من سردتر و سردتر می شد…تا اینکه یه روز که دیگه صبرم از این رفتاراش طاق شده بود…بهش گفتم:علی…تو چته؟چرا این جوری می کنی…؟ اونم عقده شو خالی کرد گفت:من بچه دوس دارم مهناز…مگه گناهم چیه؟…من نمی تونم یه عمر بی بچه تو یه خونه سر کنم… دهنم خشک شده بود…چشام پراشک…گفتم اما تو خودت گفتی همه جوره منو دوس داری…گفتی حاضری بخاطرم قید بچه رو بزنی…پس چی شد؟ گفت:آره گفتم…اما اشتباه کردم…الان می بینم نمی تونم…نمی کشم… نخواستم بحثو ادامه بدم…پی یه جای خلوت می گشتم تا یه دل سیر گریه کنم…و اتاقو انتخاب کردم… من و علی دیگه با هم حرفی نزديم…تا اینکه علی احضاریه اورد برام و گفت می خوام طلاقت بدم…یا زن بگیرم…نمی تونم خرج دو نفرو با هم بدم…بنابراین از فردا تو واسه خودت…منم واسه خودم… دلم شکست…نمی تونستم باور کنم کسی که یه عمر به حرفای قشنگش دل خوش کرده بودم…حالا به همه چی پا زده… دیگه طاقت نیاوردم لباسامو پوشیدمو ساکمم بستم…برگه جواب ازمایش هنوز توی جیب مانتوام بود… درش اوردم یه نامه نوشتم و گذاشتم روش و هر دو رو کنار گلدون گذاشتم…احضاریه رو برداشتم و از خونه زدم بیرون… توی نامه نوشت بودم: علی جان…سلام… امیدوارم پای حرفت واساده باشی و منو طلاق بدی…چون اگه این کارو نکنی خودم ازت جدا می شم… می دونی که می تونم…دادگاه این حقو به من می ده که از مردی که بچه دار نمی شه جدا شم…وقتی جواب ازمایشارو گرفتم و دیدم که عیب از توئه…باور کن اون قدر برام بی اهمیت بود که حاضر بودم برگه رو همون جاپاره کنم… اما نمی دونم چرا خواستم یه بار دیگه عشقت به من ثابت شه… توی دادگاه منتظرتم…امضا…مهناز .
محمد بازدید : 597 یکشنبه 17 مهر 1390 نظرات (0)

تلفن زنگ می خورد :


گفتگوی دو دختر پای تلفن:
سلام عشقم، قربونت برم. چطوری عسل؟ فدات شم... می بینمت خوشگم... بوس بوس


گفتگوی دو پسر پای تلفن:
بنال... بوزینه مگه نگفتی ساعت چهار میای؟ د گمشو راه بیفت دیگه کره خر


بعد از قطع کردن تلفن :

دخترها:
واه واه واه !!! دختره ایکپیریه بی فرهنگ چه خودشم میگیره اه اه اه انگار از دماغ فیل افتاده حالمو بهم زد


پسرها:
بابا عجب بچه باحالیه این حمید خیلی حال میکنم باهاش خیلی با مرامه

محمد بازدید : 364 شنبه 16 مهر 1390 نظرات (0)

24ساعت از زندگی یک دختر دانشجو (طنز)....
.
.
.

.
..


صبح: دیدن رویای شاهزاده سوار بر اسب در خواب…..

۶ صبح: در اثر شکست عشقی که در خواب از طرف شاهزاده می خوره از خواب می پره .

۷صبح: شروع می کنه به آماده شدن . آخه ساعت ۱۲ ظهر کلاس داره!!!!!!!!

۸ صبح: پس از خوردن صبحانه مفصل (علی رغم ۱۸ کیلو اضافه وزن) شروع می کنه به جمع آوری وسایل مورد نیاز: جوراب و مانتو و کیف و لوازم آرایش و لوازم آرایش و لوازم آرایش و لوازم آرایش و…

۹صبح: آغاز عملیات حساس زیر سازی بر روی صورت (جهت آرایش)

۱۰ صبح: عملیات زیرسازی و صافکاری و نقاشی همچنان با جدیت ادامه دارد .

۱۱ صبح: عملیات آرایش و نقاشی و لنز کاری و فیشیل و فوشول با موفقیت به پایان می رسد و پس از اینکه دختر خودش رو به مدت نیم ساعت از زوایای مختلف در آیینه بررسی کرد و مامان جون ۱۹ تا عکس از زوایای مختلف ازش گرفت، به امید خدا به سمت دانشگاه میره .

۱۲ ظهر: کلاس شروع شده و دختره وارد کلاس میشه تا یه جای خوب برا خودش بگیره . ( جای خوب تعابیر مختلفی داره . مثلا صندلی بغل دستی پولدارترین پسر دانشگاه – صندلی فیس تو فیس با استاد: در صورتی که استاد کم سن و سال و مجرد باشد و … )

۱ ظهر: وسط کلاس موبایل دختر می زنگه و دختر با عجله از کلاس خارج میشه تا جواب منیژه جون رو بده. و منیژه جون بعد از ۱٫۵ ساعت که قضیه خواستگاری دیشبش رو + قضیه شکست عشقی دوست مشترکشون رو براش تعریف کرد گوشی رو قطع می کنه. اما دیگه کلاس تموم شده .

۲ ظهر: کلاس تموم شده و دختر مجبوره از یکی از پسرای کلاس جزوه بگیره. توجه داشته باشین دختر نباید از دخترا جزوه بگیره. آخه جزوه دخترا کامل نیست!!!!!!!!!!!

۳ ظهر: دختر همچنان در جستجوی کیس مناسب جهت دریافت جزوه!!!!!

۴عصر: دختر نا امید در حرکت به سمت خانه.

۵ عصر: یکدفعه ماشین همون پسر پولداره که جزوه هاشم خیلی کامله جلوی پای دختره ترمز می کنه و ازش می خواد که برسونتش.

۶ عصر: دختر به همراه شاهزاده رویاهاش در کافی شاپ گل زنبق!!! میز دوم. به صرف سیرابی گلاسه.

۷ عصر: دختر دیگه باید بره خونه و پسر تا دم خونه می رسونتش.

۸ غروب: دختر در حال پیاده شدن از ماشین اون پسره: راستی ببخشید جزوه تون کامله؟؟؟ امروز انقدر از عشق سخن گفتی مجالی برای تبادل جزوه نموند. و جزوه رو از پسر می گیره.

۹ شب: دختر در حال چیدن میز شام در خانه سه تا ظرف چینی گل سرخی جهیزیه مامانش رو میشکونه (از عواقب عاشقی)

۱۰شب: دختر در حال تفکر به اینکه ماه عسل با اون پسره کجا برن ؟؟!!؟!؟!؟!؟!

۲شب: دختر داره خواب میبینه رفته ماه عسل.

۵ صبح: دختره بیدار میشه و میبینه اون پسره sms داده که: برای نامزدم کلی از تو تعریف کردم. خیلی دوست داره امروز با من بیاد دانشگاه ببینتت!!! و امروز دختر باید کمی زودتر به دانشگاه برود. شاید جای مناسب تری در کلاس نصیبش شد!!!!!!!!!!!!!

 
محمد بازدید : 402 شنبه 16 مهر 1390 نظرات (0)

فقط یه ایرانی میتونه وقتی میره مهمونی فوری از صاحبخانه بپرسه اینجا متری چند ؟

فقط یه ایرانی میتونه هر چیزی که میوفته رو زمین با یک فوت ضد عفونی‌ کنه !

فقط یه ایرانی میتونه کمتر ازیک سال بعد از مهاجرتش به یه کشور دیگه، زبان یاد بگیره، وارد دانشگاه بشه، تازه شاگرد اول کلاس هم بشه!
فقط یه ایرانی میتونه جلد بستنی که هیچی توش نداره رو لیس بزنه ولی بعد وقتی مهمونی تموم میشه همینطوری دیس دیس غذا بریزه تو سطل اشغال!!!

فقط یه ایرانی میتونه با وجود این همه نداری و بیکاری و تورم, وقتی مهمون واسش میاد سعی کنه بهترین پذیرایی کنه و بهترین غذارو بزاره واسه مهمونش تا یه وقت جلوش شرمنده نشه.

فقط یه ایرانی میتونه ساعت مچی ببنده رو دستش بعد اگه بهش بگی ساعت چنده؟ موبایلشو در بیاره و ساعت رو اعلام کنه!

فقط یه ایرانی میتونه طوری از بهشت و جهنم و حیات پس از مرگ صحبت کنه که انگار تور لیدر و هفته ای دوبار میره!
فقط یه ایرانی میتونه یکی رو که هیچ دخلی به فوتبال نداره از رییسی ستاد سوخت بذاره مدیرعامل یه باشگاه ورزشی!

فقط یه ایرانی میتونه اسم فیلمارو با شخصیت اصلیش صدا کنه!
فقط یه ایرانی میتونه تو لاین سرعت پنچرگیری کنه!!!

فقط یه ایرانی میتونه وقتی تو کوچه و خیابون، یه تیکه نون رو زمین میبینه تو دلش بگه نعمت خداست و نتونه بی تفاوت از کنارش رد بشه و برداره بوسش کنه بذاره کنار یه درخت تا گنجیشک ها بیان بخورنش

فقط یه ایرانی میتونه شبا که واسه دستشویی رفتن بیدار میشه سر راه در یخچال رو باز کنه توشو نگاه کنه بعد در ببنده و بره بخوابه!
فقط یه ایرانی میتونه ماشین کولر دار ســوار بشــه ولی خودشو با روزنامــه باد بــزنــه!

فقط یه ایرانی میتونه با پاکت های خالیه ساندیس واسه خودش ساک دستی درست کنه!

فقط یه ایرانی میتونه 10 ساعت تمام از تاریخ و مردم و آب و هوای کشورش تعریف کنه که خارجیه واسش سوال پیش بیاد که پس چرا اومدی اینجا؟!

فقط یه ایرانی میتونه وقتی از یک چیزی اعم از شخص یا شغل یا قومیتی ضربه ای میخوره، دیگه نظرش در مورد همه اونجوری میشه!
مثلا دخترا همه بی احساسن. پسرا همه خائنن. اصفهانی ها همه خسیسن. موتور سوارا همه بی فرهنگن

فقط یه ایرانی می تونه با هزار بدبختی کنکور ارشد شرکت کنه و قبول شه، بعد خانوادش بگن چون شهرستانه نمی خواد بری!

فقط یه منشی ایرونی میتونه خودشو از دکتر بیشتر بگیره!

فقط یه ایرانی میتونه وقتی پشـــت فرمـــونه به پیـــاده رو ها فحـــش بده و وقـــتی پیـــاده میره جایی، به راننــــــده ها فحـــش بده!

sorena بازدید : 450 شنبه 16 مهر 1390 نظرات (0)

لاستیك قلبمو با میخ نگات پنچر نكن

*

بوق نزن ژیان میخورمت

*

بر در دیوار قلبم نوشتم ورود ممنوع

عشق آمد و گفت من بی سوادم

*

پشت یه ژیان هم نوشته بود

جد زانتیا

*

قربان وجودت که وجودم زوجودت بوجود آمده مادر

*

شتاب مكن، مقصد خاك است

*

رادیاتور عشق من ازبهر تو، آمد به جوش

گر نداری باورم بنگر به روی آمپرم

*

تو هم قشنگی

*

کاش جاده زندگی هم دنده عقب داشت

*

سر پایینی برنده

سر بالایی شرمنده

*

داداش مرگ من یواش

*

كاش میشد سرنوشت را از سر نوشت

*

تند رفتن که نشد مردی

چشم انتظارم كه برگردی

*

یا اقدس

یا هیچكس

*

زندگی نگه دار پیاده میشم

آیی بی وفا کجا میری

اونطرفی که ورود ممنوعه

تعداد صفحات : 5

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    نظرتون راجب به قالب چیه؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 151
  • کل نظرات : 119
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 394
  • آی پی امروز : 31
  • آی پی دیروز : 33
  • بازدید امروز : 102
  • باردید دیروز : 161
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 602
  • بازدید ماه : 2,605
  • بازدید سال : 14,608
  • بازدید کلی : 363,393
  • کدهای اختصاصی